آیه 80 سوره نحل
<<79 | آیه 80 سوره نحل | 81>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و خدا برای سکونت (دائم) شما منزلهایتان را مقرر داشت و (برای سکونت موقت سفر) از پوست و موی چهارپایان خیمهها را برای شما قرار داد تا وقت حرکت و سکون سبک وزن و قابل انتقال باشد، و از پشم و کرک و موی آنها اثاثیه منزل (مانند گلیم و نمد و قالی) و متاع و اسباب زندگانی (و لباسهای فاخر) برای شما خلق فرمود که تا هنگامی معین از آن استفاده کنید.
و خدا خانه هایتان را برای شما مایه آرامش و راحت قرار داد، و برای شما از پوست دام ها سر پناه [مانند قبّه و خیمه] مقرّر کرد، که آنها را روز کوچ کردنتان و هنگام اقامتتان [در جابجا کردن] سبک می یابید و [برای شما] از پشم ها و کرک ها و موهای آنها تا زمانی معین، وسایل زندگی و کالای تجارت پدید آورد.
و خدا براى شما خانههايتان را مايه آرامش قرار داد، و از پوست دامها براى شما خانههايى نهاد كه آن[ها] را در روز جابجا شدنتان و هنگام ماندنتان سبك مىيابيد، و از پشمها و كُركها و موهاى آنها وسايل زندگى كه تا چندى مورد استفاده است [قرار داد].
خدا خانههايتان را جاى آرامشتان قرار داد و از پوست چهارپايان برايتان خيمهها ساخت تا به هنگام سفر و به هنگام اقامت از حمل آنها در رنج نيفتيد. و از پشم و كرك و مويشان، تا روز قيامت برايتان اثاث خانه و اسباب زندگى ساخت.
و خدا برای شما از خانههایتان محل سکونت (و آرامش) قرار داد؛ و از پوست چهارپایان نیز برای شما خانههایی قرار داد که روز کوچ کردن و روز اقامتتان، به آسانی میتوانید آنها را جا به جا کنید؛ و از پشم و کرک و موی آنها، برای شما اثاث و متاع (و وسایل مختلف زندگی) تا زمان معیّنی قرار داد.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
سكنا: سكن (بر وزن شرف) ، آرامش و محل آرامش.
جلود: جلد (به كسر اول) ، پوست. جلود: پوستها.
تستخفونها: خفيف: سبك. استخفاف: طلب سبكى. «تسخفونها»: سبك مى شماريد آنها را.
ظعنكم: ظعن: مسافرت، كوچ. «ظعن ظعنا: سار». فقط ، يك بار در قرآن آمده است.
اصواف: صوف: پشم. اصواف: پشمها. آن ، در گوسفند است.
اوبار: وبر (بر وزن شرف) ، پشم شتر (كرك) جمعش ، اوبار است.
اشعار: شعر (بر وزن عقل): موى . جمع آن ، اشعار است (موى بز).
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَناً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعامِ بُيُوتاً تَسْتَخِفُّونَها يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَ يَوْمَ إِقامَتِكُمْ وَ مِنْ أَصْوافِها وَ أَوْبارِها وَ أَشْعارِها أَثاثاً وَ مَتاعاً إِلى حِينٍ «80»
و خداوند براى شما از خانههايتان، مايه آرامش قرار داد و براى شما از پوستهاى چهارپايان خيمههايى قرار داد كه روز كوچ شما و روز اقامت شما (حمل ونقل) آن را سبك وخفيف مىيابيد و از پشم وكرك وموهاى آنها، براى مدّتى لوازم و اسباب زندگى قرار داد.
جلد 4 - صفحه 559
نکته ها
«بيت» از «بيتوته» به معناى محل استراحتى است كه انسان شب را در آنجا مىگذراند.
«ظعن» به معناى رفتن است. «اثاث» به معناى اجناسِ زياد خانه است. مراد از «تَسْتَخِفُّونَها» خيمههايى است كه حملونقل آن آسان و خفيف است.
پیام ها
1- خانه محل آسايش و آرامش است. «بُيُوتِكُمْ سَكَناً»
2- از نقش چهارپايان و پوست آنها و كرك و مو وپشم آنها در تهيه اسباب زندگى و خيمهها غافل نشويم. «مَتاعاً»
3- زمان استفاده از نعمتها محدود است. «إِلى حِينٍ»
4- هماهنگى نعمتها با نيازهاى بشر و تناسب ساختمان انسان با پوست و پشم و كرك و مو يكى از تدبيرهاى الهى است. «جَعَلَ لَكُمْ- جَعَلَ لَكُمْ»
5- سبك وزن بودن پشم و پوست و كرك و مو، يكى از نعمتهاى الهى است. «تَسْتَخِفُّونَها»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَناً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعامِ بُيُوتاً تَسْتَخِفُّونَها يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَ يَوْمَ إِقامَتِكُمْ وَ مِنْ أَصْوافِها وَ أَوْبارِها وَ أَشْعارِها أَثاثاً وَ مَتاعاً إِلى حِينٍ (80)
«1» توحيد مفضل مجلس دوّم، ترجمه علامه مجلسى، صفحه 106 و 107.
جلد 7 - صفحه 254
بعد از آن نعم ديگر را بيان مىفرمايد:
وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَناً: و خداوند متعال قرار داد براى شما از خانههاى شما كه بنا شده از سنگ و چوب و خشت و غيره، آرامگاهى كه به وقت اقامه در آن ساكن توانيد بود. ايجاد فكر بنا در بشر از جانب الهى بوده كه خانه به كيفيت خاصه براى خود اتخاذ نمايد، و الا اولين مرتبه صحرا گرد، و در كوه و غار منزل داشت. وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعامِ بُيُوتاً: و مقرر ساخت براى شما از پوست چهارپايان خانهها مانند قبه و خيمه كه از اديم سازيد. يا مراد گرفتن كرك و پشم و مو باشد از پوستها و به اعتبار آنكه آنها ثابتند در پوستها صادق آيد پوست چهارپا بر آن. و معنى آنكه: قرار داد خداوند متعال از پشم و مو و كرك چهارپايان خانهها مثل خيمه و قبه. تَسْتَخِفُّونَها يَوْمَ ظَعْنِكُمْ:
سبك مىيابيد آن را به برداشتن و با خود بردن وقت سفر و كوچ كردن شما. وَ يَوْمَ إِقامَتِكُمْ: و به وقت اقامت شما، يعنى وقت حضر و يا نزول در منازل سفر؛ خلاق متعال توسعه فكرى به انسان مرحمت تا چنين دستگاه آرامگاهى براى خويش مهيا سازد.
وَ مِنْ أَصْوافِها: و قرار داد خداوند سبحان براى شما از پشمهاى چهارپايان، يعنى آنچه ميش را باشد. وَ أَوْبارِها: و كرك و پشمهاى نرم كه شتر را باشد. وَ أَشْعارِها: و مويها كه بزرا بود. أَثاثاً: رختها و اثاث البيت از پوشيدنيها و فرشها و بالشها و مخطهها. وَ مَتاعاً إِلى حِينٍ: و برخوردارى از خريد و فروش و تجارت به آنها تا هنگامى كه برقرار باشد و از آن نفع توان يافت و كهنه و پوسيده نشده باشد. يا وقتى كه زندهايد و عمر داريد بهرهور شويد. نزد اهل تحقيق آيه شريفه اشاره باشد به آنكه زندگانى و بهره از متاع دنيا، مدت كمى است و عنقريب زايل گردد. بنابراين عاقل را شايسته نيست كه نعم فانى
جلد 7 - صفحه 255
دنيا را بر نعيم باقى عقبى اختيار كند، و همت خود را مصروف دنيا دارد.
موعظه: به نظر عبرت نگاه كن بسيار كسان چون ما و تو، طرح سرا و منزل ريختند، و آب زندگانى در طلب گلكارى دنيا به خاك كدورت آميختند؛ اكنون نه از بانى و بنا اثرى، و نه از كارگر و كارفرما خبرى. اگر به گلشن تواريخ و آثار گذشتگان به قدم هوشمندى بگذرى و بر بساطين تبدلات و تلونات اطوار جهان بوقلمون، به ديده اعتبار بنگرى و از خواب غفلت بيدار شوى، خواهى دانست كه گذرگاه دنيا، نه جاى سكنى نمودن؛ جاى فرار است، نه دار قرار. مقام گسستن است نه مكان دلبستن. منزلى كه امروز در تصرف، و مال و متاعى كه خود را مالك مستقل پندارى، انديشه نما؛ پيش از تو جمعى در ان بوده، و بسى كسان بعد از تو خواهند بود. چنانچه از ديگران به تو منتقل يافت، از تو نيز به ديگران انتقال خواهد يافت.
حكايت: يكى از پادشاهان پيشين، عمارتى عالى و در كمال زيبائى بنا نموده، فروش ملوكانه گسترده، تشريفات شاهانه مهيا كرده، اعيان و اركان دولت را دعوت، و جشن مفصلى آراست، و فرمان داد هزار بدره زر كسى را باشد كه در اين عمارت و مجلس نقصى يابد. همه توجه، و عيبى نيافتند.
ناگاه درويشى درآمد گفت: دو عيب دارد: يكى آنكه اين عمارت خراب، و ديگر آنكه مجلسيان تماما خواهند مرد. پادشاه از سخن درويش متأثر و متأمّل شده، مطلب را دريافت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (78) أَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّراتٍ فِي جَوِّ السَّماءِ ما يُمْسِكُهُنَّ إِلاَّ اللَّهُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (79) وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَناً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعامِ بُيُوتاً تَسْتَخِفُّونَها يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَ يَوْمَ إِقامَتِكُمْ وَ مِنْ أَصْوافِها وَ أَوْبارِها وَ أَشْعارِها أَثاثاً وَ مَتاعاً إِلى حِينٍ (80) وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلالاً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْجِبالِ أَكْناناً وَ جَعَلَ لَكُمْ سَرابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَ سَرابِيلَ تَقِيكُمْ بَأْسَكُمْ كَذلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ (81)
ترجمه
- و خدا بيرون آورد شما را از شكمهاى مادرانتان كه نميدانستيد چيزى را و قرار داد براى شما گوشها و چشمها و دلها را باشد كه شما شكر گذار شويد
آيا نمينگرند بسوى پرندگان در حاليكه رام شدگانند در فضاى آسمان كه نگاه نميدارد آنها را مگر خدا همانا در آن هر آينه نشانهها است براى گروهى كه ميگروند
و خدا قرار داد براى شما از خانههاتان آرامگاهى و قرار داد براى شما از پوستهاى شتر و گاو و گوسفند خانههائى كه سبك مىيابيد آنها را روز كوچتان و روز بجاى ماندنتان و از پشمهاى آنها و كركهاى آنها و مويهاى آنها فرش و لباس و مايه تجارت تا زمان معيّنى
و خدا قرار داد براى شما از آنچه آفريد سايبانهائى و قرار داد براى شما از كوهها پناهگاههائى و قرار داد براى شما لباسهائى كه حفظ كند شما را از گرما و لباسهائى كه حفظ كند شما را در كارزارتان اين چنين تمام ميكند نعمت خود را بر شما باشد كه شما منقاد شويد.
تفسير
- يكى از آثار قدرت و اسباب نعمت خداوند بر بندگان آنستكه بيرون آورد آنها را از رحمهاى مادرهاشان در حاليكه عالم نبودند بمنافع و
جلد 3 صفحه 305
مضارشان و خداوند حواسى بآنها مرحمت فرمود كه موجب زوال جهل و اكتساب علم باشد و بوسيله آن حواس دفع ضرر و جلب نفع نمايند و از آن جمله حسّ سمع است كه در مفرد و جمع استعمال ميشود و اينجا بقرينه ابصار و افئده مراد جمع است و ابصار جمع بصر و افئده جمع فؤاد است كه بمعناى قلب و محلّ علوم و معارف است و اينها نعمتهاى بزرگ خداوند است كه بايد شكر گذارى شود و يكى از آيات و علائم قدرت الهى كه اهل ايمان متوجّه بآن ميشوند و عبرت ميگيرند وجود پرندگان است در هواى مرتفع از زمين كه آنرا جوّ ميگويند و اضافه بآسمان ميشود باعتبار آنكه جهت فوق است و ديده ميشوند رام و مسخّر بفرمان خدا پرواز كنندگان بوسيله بالها و ساير معدّات و اگر اراده الهيّه بنگهدارى آنها تعلق نگرفته بود مىافتادند بزمين براى سنگينى جسمشان ولى غير اهل ايمان بكلّى غافل از اين آيات و مغمور در شهوات و شبهاتند و يكى از نعم الهى بر بندگان آنستكه وسايل تهيّه خانهها را براى سكونت و آرامش آنها در وقت اقامت در وطنها فراهم نموده و از پوست شتر و گاو و گوسفند و متعلّقات آنها از قبيل پشم و كرك و مو خيمهها و چادرها مهيّا فرموده براى بندگان كه خانههاى سفرى ايشان باشد كه در موقع كوچ و انتقال از مكانى بمكانى سبك بار باشند و بتوانند آنها را نقل دهند با خود و هر جا خواسته باشند اقامت كنند بر پا نمايند و در آنها ساكن شوند و نيز از پشم گوسفند و كرك شتر و موى بز اثاثيه از قبيل فرش و لباس و متاع كه مايه انتفاع و بهره بردارى است تهيّه فرموده تا مدّتى كه ممكن باشد انتفاع از آنها يا مقدّر شده است دوام آنها و بقاء صاحبانشان و نيز خداوند مهيّا فرمود براى آسايش بندگان سايبانهائى از قبيل درخت و كوه و ابنيه و غيرها كه از تابش آفتاب بآنها پناه برند و استراحت نمايند و در كوهها غارها و منازل طبيعى سنگى و غيره قرار داد كه در آنها مخفى شوند و از شرّ درندگان محفوظ مانند و از پنبه و كتان و پشم و آهن و غيرها لباسها تهيّه فرمود براى حفظ آنها از گرما و سرما و چون در عربستان كه مورد خطاب بوده فائده اولى كه حفظ از گرما است اتمّ بوده و در آن اشاره بفائده ثانيه است بذكر حرّ كه گرما است اكتفا شده و فائده ديگر در لباس حفظ بدن است از خطرات روز جنگ و سرابيل
جلد 3 صفحه 306
بر مطلق لباس اعمّ از مخصوص بجنگ از قبيل جوشن و خود و غيره اطلاق ميشود و اين همه نعمتهاى الهى بنحو اتمّ و اكمل براى آنستكه بندگان متذكّر آنها شوند و شكر گذارى نمايند بتسليم و انقياد در برابر احكام الهى كه تمامى آن احكام هم بر نفع آنها است و در صورت كفر و عصيان انتفاع از نعم الهى بر آنها روانيست چون ظاهر آيه آنستكه تمام اين نعم بغرض تسليم و انقياد آنها خلق و مقرّر شده است اگر چه لطفا از متخلّفين هم گرفته نميشود ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ اللّهُ جَعَلَ لَكُم مِن بُيُوتِكُم سَكَناً وَ جَعَلَ لَكُم مِن جُلُودِ الأَنعامِ بُيُوتاً تَستَخِفُّونَها يَومَ ظَعنِكُم وَ يَومَ إِقامَتِكُم وَ مِن أَصوافِها وَ أَوبارِها وَ أَشعارِها أَثاثاً وَ مَتاعاً إِلي حِينٍ (80)
و خداوند جعل فرمود براي شما منازلي که از سنگ و چوب و شن و سمند
جلد 12 - صفحه 164
و خاك و گچ که خلق فرمود ساختمان كنيد و در آنها استراحت نمائيد و قرار داد از پوست حيوانات منازلي که در روي آنها سكونت كنيد که براحتي و سبكي قابل حمل و نقل باشد روز مسافرت که از اينکه شهر بآن شهر در بيابانها منزل ميكنيد و در آن شهرها اقامت مينمائيد و نيز قرار داد از پشمها و كركها و موهاي آنها از اثاث البيت از فروش و ظروف و پردهها و لباسها تا مدتي که كهنه شود و فاسد گردد و از بين برود.
وَ اللّهُ جَعَلَ لَكُم مِن بُيُوتِكُم سَكَناً اولا خداوند كره زمين را روي آب قرار داد که سه ربع كره را آب گرفته و يك ربع بيرون آبست که ربع مسكونش نامند و اينکه كره زمين و آب را در جو هوا بقدرت كامله خود نگاهداشته و دو حركت وضعي و انتقالي بر خلاف يكديگر قرار داده يكي دور خود ميچرخد و تشكيل شب و روز ميدهد بر توالي از مشرق بمغرب طبق دائره معدل و يكي انتقالي دور كره شمس طبق دائره منطقة البروج بر خلاف توالي تشكيل سال و ماه ميدهد و طول و قصر شب و روز از اينکه حركت است و اينکه دو دائره در دو نقطه تقاطع دارند اول حمل و مهر روز شب مساوي ميشود سپس فصل پيدا ميكند بطرف شمال روزها اطول ميشود تا منتهاي فصل که بيست و چهار درجه است که اول تير است و سرطان روز در تزائد است پس از آن رو بنقيصه ميگذارد تا اول مهر پس از آن بطرف جنوب شب در تزائد است تا اول دي که جدي باشد باز رو بنقيصه ميگذارد تا اول فروردين که حمل باشد پس از آن وسائل ساختمان بيوت را در زمين قرار داده از سنگ و چوب و مواد زميني و تعليم آدم نمود طرز ساختمان را و اول بيتي که در عالم وضع شد كعبه معظّمه بود إِنَّ أَوَّلَ بَيتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً آل عمران آيه 90 که حضرت آدم بنا كرد و حضرت ابراهيم و اسمعيل باتمام رسانيدند وَ جَعَلَ لَكُم مِن جُلُودِ الأَنعامِ بُيُوتاً ظاهرا مراد پوست انعام است که زير پا مياندازند و استراحت ميكنند زيرا مراد از بيت ما يبيت عليه است و الان از پشم و كرك همين جلود قالي بافته ميشود و رواج بسزا دارد تَستَخِفُّونَها براي حمل و نقل در مسافرت و مراكز مختلفه
جلد 12 - صفحه 165
بسيار سهل و آسان است حتي ممالك خارجه يَومَ ظَعنِكُم روزي که در مسافرت هستيد وَ يَومَ إِقامَتِكُم روزي که در محلي اقامت ميكنيد وَ مِن أَصوافِها وَ أَوبارِها وَ أَشعارِها أَثاثاً وَ مَتاعاً إِلي حِينٍ از پشم گوسفندان و كرك شترها و موي اسبان اثاث البيت مثل طناب و رشتهايي براي لباس و بسياري از ضروريات زندگاني فراهم ميكنيد تا مدتي که ريسيده و پوشيده و فرسوده شود و از بين برود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 80)- در این آیه نیز مسأله بیان نعمتها ادامه یافته، میفرماید:
«و خداوند برای شما از خانههایتان محل سکونت قرار داد» (وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ بُیُوتِکُمْ سَکَناً).
و حقا نعمت «مسکن» از مهمترین نعمتهایی است که تا آن نباشد، بقیه گوارا نخواهد بود.
و به دنبال ذکر خانههای ثابت سخن از خانههای سیّار به میان آورده، میگوید: «و خداوند برای شما از پوست چهارپایان خانههایی قرار داد» (وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعامِ بُیُوتاً).
خانههایی که بسیار سبک و کم وزن است «و به هنگام کوچ کردن و موقع اقامت به آسانی آن را جابهجا میکنید» (تَسْتَخِفُّونَها یَوْمَ ظَعْنِکُمْ وَ یَوْمَ إِقامَتِکُمْ).
«علاوه بر این از پشمها و کرکها و موهای این چهارپایان (برای شما) اثاث و متاع و وسائل مختلف زندگی تا زمان معینی قرار داد» (وَ مِنْ أَصْوافِها وَ أَوْبارِها وَ أَشْعارِها أَثاثاً وَ مَتاعاً إِلی حِینٍ).
ذکر دو تعبیر «أَثاثاً» و «مَتاعاً» پشت سر هم ممکن است اشاره به این باشد که شما میتوانید از پشم و کرک و موی چهارپایان، وسائل زیادی برای خانههای خود فراهم سازید و از آن متمتع گردید.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم